یکم- اگر یک پژوهشگر اقتصادی یا علاقهمند به اقتصاد سیاسی بخواهد بداند چه میزان از وامهای بانکی پرداختشده در ۵ سال تازهسپریشده برگشت داده نشده و بانکها بانام مطالبات معوقه از آن یاد میکنند، آیا به آسانی به این رقم دسترسی خواهد داشت؟
واقعیت این است که بانک مرکزی این عدد را در ذیل عددهای مربوط به انواع مدلهای آماری که انتشار میدهد پنهان کرده و کار سختی است.
دیگر چند سالی هست که روسای بانک مرکزی یا معاونان آنها یا معاون بانک و بیمه وزارت اقتصاد به طور شفاف درباره جزئیات مطالبات معوقه اطلاعرسانی نمیکنند.
دوم- مطالبات معوقه خودش چیست و چه اجزایی دارد؟ مطالبات معوقه وامهای بانکی است که دستکم ۶ و دست بالا ۱۸ ماه از زمان پرداخت آنها سپری شده است.
در یک تقسیمبندی کلی مطالبات معوقه دو جزء دارد: مطالبات مشکوکالوصول یعنی مطالبات بانکی که بانکها در دریافتشان از بانکها شک دارند.
دسته دیگر مطالبات سوخت شده است که بانکها دیگر امیدی به دریافت آنها ندارند.
سوم- به نظر میرسد شیریجیان که یکی از معاونان رییس کل بانک مرکزی است در این باره گفته است که با ارزیابی مطالبات غیرجاری بانکها مشاهده میشود که بالای ۶۵ درصد از این مطالبات مربوط به مطالبات مجهولالوصول است؛ یعنی جریان امحای نقدینگی به درستی رخ نمیدهد.
آیا این خبر از ناشفافیها نمیکاهد؟ حقیقت این است که اصطلاح مجهولالوصول باید تعریف شود و این معاون محترم بگوید منظور همان مشکوکالوصول است؟
از سوی دیگر وی بهتر است عددی بگوید که نشان دهد مطالبات معوقه چقدر است که ۶۵ درصد آن مجهولالوصل است.